شهادت مظلومانه آقا امام رضا(ع), غریب آشنا ,مرد میدان معنویت,ستاره گرانقدر آسمان,عصمت و طهارت گنجینه علوم الهی,ترجمان کتاب نفیس وحی و پهنه وسیع هدایت بر سوگواران آن امام همام تسلیت باد.
زیارتنامه حضرت امام رضا (ع )
چون قصد زیارت نمودی ، پیش از آنکه از خانه بیرون روی ، غسل کن و بگو :
اللهم طهرنی و طهرلی قلبی و اشرح لی صدری و اجر علی لسانی مدحتك و الثناء علیك فانه لا قوة الا بك اللهم اجعله لی طهورا و شفاءا.
و در وقت بیرون رفتن بگو:
بسم الله و بالله و الی الله و الی ابن رسول الله حسبی الله توكلت علی الله اللهم الیك توجهت و الیك قصدت و ما عندك اردت
پس چون بیرون رفتتی بر در خانه خود بایست و بگو:
اللهم الیك وجهت وجهی و علیك خلفت اهلی و مالی و ما خولتنی و بك وثقت فلا تخیبنی یا من لا یخیب من اراده و لا یضیع من حفظه صل علی محمد و ال محمد و احفظنی بحفظك فانه لا یضیع من حفظت
چون بسلامت رسیدی انشاالله پس هرگاه خواهی بزیارت بروی غسل کن و بگو:
اللهم طهرنی و طهرلی قلبی و اشرح لی صدری و اجر علی لسانی مدحتك و محبتك و الثناء علیك فانه لا قوة الا بك و قد علمت ان قوام دینی التسلیم لامرك و الاتباع لسنة نبیك و الشهادة علی جمیع خلقك اللهم اجعله لی شفاء و نورا انك علی كل شیء قدیر
پس ببوش باکیزه ترین جامه های خود را و بگو :
الله اكبر و لا اله الا الله و سبحان الله و الحمد لله
چون داخل روضه منوره شدی بگو :
بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله صلی الله علیه و اله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریك به و اشهد ان محمدا عبده و رسوله و ان علیا ولی الله
نمونهاي ديگر از وسعت علم و کمال امام رضا عليهالسلام اين است که
ميتوانست به تمام زبانها سخن بگويد. ابواسماعيل سندي ميگويد: هنگامي که در هندوستان بودم، شنيدم که خداوند يک حجت عرب زبان دارد، بنابراين از وطن خارج شدم و رفتم تا او را ببينم. مرا به سوي امام رضا عليهالسلام راهنمايي کردند تا به نزدش رسيدم. من قادر به صحبت کردن به زبان عربي نبودم، بنابراين به زبان هندي به امام سلام کردم، ولي حضرت به زبان خودم سلامم را پاسخ گفت. باز به زبان هندي از او پرسيدم و او پاسخ مرا به زبان خودم داد. عرض کردم: چون شنيدم خداوند حجت عرب زباني دارد، از شهر خود به طلب شما بيرون آمدم تا زيارتتان نمايم.
امام به من فرمود: من همان هستم که دنبالش بودي. بپرس از من آنچه را که ميخواهي.
من هم سؤالاتي دربارهي مسائل مختلف از امام کردم و او پاسخ مرا به زبان خودم فرمود
ابوالصلت هروي ميگويد: امام رضا عليهالسلام با مردم به زبان خودشان سخن ميگفت. من در مورد اين فضيلت از آن حضرت پرسيدم و او پاسخ داد: اي ابوالصلت، من حجت خدا بر آفريدگانش هستم و خدا حجتي را که با زبان مردم آشنا نباشد، براي آنها تعيين نميکند. آيا تو کلام اميرالمؤمنين را نشنيدهاي که ميفرمود: «به ما قضاوت صحيح و کامل عطا شده است»؟ آيا اين علم به زبانها نيست؟
ياسر خادم روايت کرده است: دو نفر از اهالي روم و اسلاو در خانهي ابوالحسن الرضا عليهالسلام ميهمان بودند. امام به آنها بسيار نزديک بود و هنگامي که اين دو با يکديگر صحبت ميکردند، حضرت متوجه شد که به زبان رومي و اسلاوي ميگويند:از ما در وطن خود هر ساله ديدار ميشد ولي اينجا
کسي به ديدن ما نميآيد.
لذا امام رضا عليهالسلام صبح روز بعد، فردي را براي ديدن آنها فرستاد
شيخ محمد بن الحسن در رابطه با اين صفت امام رضا عليهالسلام شعري سروده که معناي آن چنين است: «و علم او به تمام زبانها، واضح ترين اعجاز و علامت است.»
منبع:کتاب پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا جلد
آقـــــــــــــــا جون سلام
خوبین؟
منو میشناسین
من همون بنده گناهکاریم که چند ساله
واسه اومدن به حرمت لحظه شماری می کنه
ولی مثل اینکه هنوز نوبتش نشده
هنوز لیاقت پا گذاشتن به صحن نورانی شما رو نداره
آقـــــــــا..!
امروز وقتی تو تلویزیون نگاهم به گنبد طلاییت افتاد
ناخودآگاه اشکام سرازیر شد....
خودت میدونی ته دلم چی میگذره....
آقــــــاجون
بدجور بیتاب صحن و سراتم.....
امسال هم می خواستم مثل سال های قبل
به یمن ولادت پربرکتتون اینجا رو چراغوونی کنم
از بارگاهتون عکس بذارم
از اشعاری که براتون سرودن بذارم
ولی دیدم اصلا دستم به این کارها نمیاد
آخه آقـــــــــــا
من خیلی دلتنگـــتونم
این کارا آرومم نمی کنه
من یک ساله دارم زار می زنم فقط یه کوچولو بیام و برگردم
ولی نمیشه
زائری بارانیم .... آقا نگاهم میکنید؟
طبق آنچه مورخان و محدثان در کتابهاي خود ذکر کردهاند و نيز روايات کلي بر تأييد آن وارد شده است:
مادر حضرت ابوالحسن، امام علي بن موسي الرضا عليهالسلا م، از خانوادهاي با شرافت و از زنان بافضيلت؛ و نيز از جهت عقل و دين در بين زنان هم زمان خود مشهور بوده است.
اين بانوي بزرگوار، نسبت به فرائض الهي، حتي تمامي مستحبات را انجام و مکروهات را حتيالإمکان ترک مينمود؛ و به طور دائم مشغول ذکر و تسبيح خداوند متعال ميبود.
اين مادر نمونه حکايت کند: از همان موقعي که إنعقاد نطفهي حجت خداوند سبحان، فرزندم حضرت علي بن موسي الرضا عليهالسلام را در خود احساس کردم، حالت معنويت و عشق به خداوند در من فزوني يافت و هيچگاه احساس سنگيني و سختي در خود نداشتم.
فرزندم، در وقتهاي تنهائي، أنيس و مونس من بود.
در هنگام خواب، صداي تسبيح و تحميد و تهليل را به خوبي از درون خود ميشنيدم و متوجه ميشدم که طفل درون شکم من
مشغول گفتن ذکر و تسبيح پروردگار متعال خويش ميباشد.
و همين که اين نور الهي طلوع کرد و در اين عالم، پا به عرصهي وجود نهاد، دستهاي خويش را بر زمين گذاشت و سر به سمت آسمان بلند نمود و لبهاي خود را به حرکت درآورد و ضمن مناجات با خداوند، شهادتين را بر زبان مبارک خود جاري کرد.
و چون پدرش، امام موسي کاظم عليهالسلام در آن لحظات وارد شد، بر من تبريک و تهنيت فرمود.
سپس نوزاد عزيز را تحويل پدر دادم و حضرت در گوش راست نوزاد، اذان و در گوش چپ او اقامه گفت؛ و سپس مقدار مختصري، آب فرات در کام او ريخت.
منبع:كتاب چهل داستان و چهل حديث از امام رضا(ع)
به نام خدا
تقدیم به تو آقای من !
سلامی به گرمی خورشید و سلامی به اندازه ی اقیانوس بی کران .
می خواهم چشم هایم را ببندم و حکایتی را بنویسم که از دیر باز شوق گفتن آن را در سر می پرورانم و آن چیزی نیست جز حضور در بارکاه ملکوتی تو !
ای فرشته ای امید و آرزو دستم را بگیر.
آقا جان!
می خواهم بیایم به پا بوست و با تو از نزدیک درد دل کنم ای تنها امید مستمندان عالم.
می دانم جز تو کسی نیست که درد هایم ببیند و حرف هایم را بشنود.
بالهای پرواز نگاهم دیر زمانی است در آرزوی دیدن گنبد قشنگت به انتظار نشسته است سجاده ی دعایم آکنده از بوی دلاویز قبه و بارگاه ملکوتی توست.
مرغ خیالم به هوای خراسان تو صبح و شب شوق پرواز به سر می گیرد و هوای کوی یار می نماید.
چه می شود آقا اگر نیم نگاهی به ما بکنی و این مرغ سرگشته ات را اجازه ی پرواز بر فضای سبز گنبد و بارگاهت بدهی و لایق خودت گردانی .
بگذار صدایت کنم و با کلمات درهم ریخته ی ذهنم با تو درد دل کنم و بگویم که تو فراتر از تمام این واژه ای که نمی توان تو را در قالب این واژه ها ی گنگ و ناچیز گنجاند .
اما چه کنم که برای از تو نوشتن لبریز از واژه و حرفم و زندگی ام را به امید نگاه تو گره زده ام تا شاید این رویا به حقیقت بپیوندد.
دل نوشته ای از : معصومه فداحسین (علیزاده)
مقدمه:
امام علی بن موسیالرضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام میباشند.
ایشان در سن 35 سالگی عهدهدار مسئولیت امامت و رهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختیها و رنج بسیاری را بر امام رواداشتند و سر انجام مأمون عباسی ایشان را در سن 55 سالگی به شهادت رساند. در این نوشته به طور خلاصه، بعضی از ابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی مینماییم.
نام، لقب و کنیه امام:
نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان "رضا" به معنای "خشنودی" میباشد. امام محمد تقی (علیه السلام) امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل میفرمایند: "خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بودهاند و ایشان را برای امامت پسندیدهاند و همینطور (به خاطر خلق و خوی نیکوی امام) هم دوستان و نزدیکان و هم دشمنان از ایشان راضی و خشنود بودند."
۱- قال الامام علىّ بن موسى الرّضا (علیه السلام) :
مَنْ زارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام بِشَطِّ الْفُراتِ، کانَ کَمَنْ زارَ اللهَ فَوْقَ عَرْشِهِ.([۱])
حضرت امام رضا (علیه السلام) فرمود: هر مؤمنى که قبر امام حسین علیه السلام را کنار شطّ فرات (در کربلا) زیارت کند همانند کسى است که خداوند متعال را بر فراز عرش زیارت کرده باشد.
2- کَتَبَ (علیه السلام): أبْلِغْ شیعَتى: إنَّ زِیارَتى تَعْدِلُ عِنْدَاللهِ عَزَّ وَ جَلَّ ألْفَ حَجَّه، فَقُلْتُ لاِبى جَعْفَر (علیه السلام): ألْفُ حَجَّه؟!
قالَ: إى وَاللهُ، وَ ألْفُ ألْفِ حَجَّه، لِمَنْ زارَهُ عارِفاً بِحَقِّهِ.([۲])
حضرت به یکى از دوستانش نوشت: به دیگر دوستان و علاقمندان ما بگو: ثواب زیارت قبر من معادل است با یک هزار حجّ.
راوى گوید: به امام جواد (علیه السلام) عرض کردم: هزار حجّ براى ثواب زیارت پدرت مى باشد؟!
فرمود: بلى، هر که پدرم را با معرفت در حقّش زیارت نماید، هزار هزار (یعنى یک میلیون) حجّ ثواب زیارتش مى باشد.
3- قالَ (علیه السلام): أوَّلُ ما یُحاسَبُ الْعَبْدُ عَلَیْهِ، الصَّلاهُ فَإنْ صَحَّتْ لَهُ الصَّلاهُ صَحَّ ماسِواها، وَ إنْ رُدَّتْ رُدَّ ماسِواها.([۳])
فرمود: اوّلین عملى که از انسان مورد محاسبه و بررسى قرار مى گیرد نماز است، چنانچه صحیح و مقبول واقع شود، بقیه اعمال و عبادات نیز قبول مى گردد وگرنه مردود خواهد شد.
4- قالَ (علیه السلام): لِلصَّلاهِ أرْبَعَهُ آلاف باب.([۴])
فرمود: نماز داراى چهار هزار در (جزء و شرط) مى باشد.
5- قالَ (علیه السلام): الصَّلاهُ قُرْبانُ کُلِّ تَقىّ.([۵])
فرمود: نماز، هر شخص باتقوا و پرهیزکارى را (به خداوند متعال) نزدیک کننده است
یکي از نامهاي قرآن کريم، حديث (جديد و تازه) است حضرت رضا عليه السلام در روايتي علت تازگي و جديد بودن قرآن را چنين بيان ميفرمايد: شخصي از امام صادق عليهالسلام پرسيد: علت چيست که قرآن در مواقع نشر و درس چيزي جز تازگي و شادابي نميافزايد؟
فرمود: زيرا خداوند قرآن را براي زماني خاص نازل نکرده و همين طور براي مردم زمان معيني نفرستاده است. قرآن در هر زماني جديد و تازه و براي هر قومي تا قيامت نوآوري و تازگي و شادابي دارد (1) .
مورخان ابن سکيت را يکي از راويان امام رضا عليهالسلام ثبت کرده اند. او که نامش يعقوب بن اسحاق معروف به ابن سکيت است از نوادر روزگار در رشته منطق و ادبيات عرب و از اساتيد و برجستگان و صاحب نظران منطق و قواعد صرف و نحو عربي ميباشد. و نظريهها و تحقيقات او هنوز هم زنده و در کرسيهاي تدريس مطرح است. وي علاوه بر اين مقام علمي والا، در ميدان اخلاص به امامت و ولايت علي بن ابيطالب عليهالسلام و امامان از نسل او بدانجا رسيد که در دفاع از اين اخلاص و ارادت جام شهادت سرکشيد.
اين عالم و استاد ادبيات که با قرآن انس فراگير داشته فصاحت و بلاغت و نظم آن، هميشه او را شگفت زده کرده بود. روزي به امام هادي عليهالسلام عرض کرد:
ما بال القرآن لايزداد علي النشر و الدرس الا غضاضه؟ فقال: ان الله لم يجعله لزمان دون زمان و لا لناس دون کل ناس فهو في کل زمان جديد و عند کل قوم غض الي يوم القيامه(2).
چرا هميشه بر قرآن در هنگام درس و تفسير و انتشار آن، چيزي جز تازگي و نوي، افزوده نميشود؟
امام هادي عليهالسلام در پاسخ به اين سؤال - عينا همان جواب امام رضا عليهالسلام را به ابن سکيت داده و - فرمود: براي اين که خداوند قرآن را براي زماني معين و مردم دوره خاصي قرار نداده است، بلکه قرآن در هر زماني نو و براي هر ملتي تا روز قيامت تازه و شاداب است.
برگرفته از مقاله عظمت قرآن از دیدگاه امام رضا(ع)
دردمندان رحمت از عرش خدا
نور باران کرده درگاه رضا (ع)
روز و شب با نام حق سر زندهايم
شد وجودش پرتو ايمان ما
هر کجا خوانيم او را هر جهت
از وجودش ميدمد در جان ما
ليک بهر التجا در اضطرار
از رضا (ع) جوئيم درمان بر شفا
او که از انوار پاک رحمت است
مينمايد درد بيماران دوا
دامنش گيريم و سر بر خاک او
بگذريم آن گه نمائيم التجا
راهي کوي رضا (ع) گرديم و بس
کز نظر بر خاک آرد کيميا
راز دل گوئيم با او در زمان
او که باشد هر دلي را آشنا
حاجتت از عق جان گو چون حکيم
با يقين دان زود ميگردد روا
منبع: كتاب گل هاي محمدي
زيارت حضرت امام رضا عليهالسلام در تمام اوقات خصوص ايام
متبرکه از جمعه و اعياد مذهبي و مواليد و وفيات و شهادت ائمه اطهار فضيلت دارد - در اوقات شريفه که به آن حضرت اختصاص دارد فضيلتش بيشتر است:
مانند: 11 ذيقعده (به قولي 11 ذيحجه - 11 ربيعالاول - 2 رجب) مولود مسعود آن حضرت - 23 ذيقعده (بعضي روز وفات آن حضرت دانستهاند) - 25 ذيقعده دحوالارض - روزهاي چهارشنبه - در تمام ماه رجب افضل است - 6 ماه رمضان ولايتعهدي - شهادت به اختلاف 21 ماه صيام - 28 - 17 - 14 - آخر ماه صفر نقل شده است.
بندگي بر در مردان خدا دين من است
خاک راه همه عالم شدن آئين من است
طوطيائيست عجب خاک ره اهل نظر
که به دو روشني چشم جهانبين من است
گر به سگباني اين در بپذيرند مرا
بنده گاه ره حق غايت تمکين من است
_ مروج الاحکام
بندگي بر در دربار رضا دين من است
رفتن خاک ره زائرش آئين من است
شکر لله که مقيمم سر کوي شه طوس
مهر وي نقش به اين سينهي بيکين من است
خاکروبي در بارگه آن شه دين
باعث مغفرت کردهي ننگين من است
برندارم ز گدائي درش هرگز دست
چون گدائيش دواي دل غمگين من است
منبع:كتاب معارف رضويه
ائمه عليهمالسلام در مورد امور تربيتي، و فرهنگ عملي، و تهذيب نفوس، کوشش فراوان داشتند، و اهتمام آنان، تنها به بيان و نصيحت و ارشاد، منحصر نميشد، بلکه مراقبت دقيق بر اعمال، و مواظبت مستمر سلوک و رفتار، و ملاحظه و اصلاح نواقص و معايب اخلاقي را، بر هر کس لازم و ضروري ميشمردند. و ما در اين مورد، سه نمونه از روش
تربيتي امام عليهالسلام را، که هر کدام مربوط به جنبهاي از زندگاني انسان است، عرضه ميداريم:
«ياسر خادم گفته است: روزي غلامان ميوهاي ميخوردند، آنها ميوه را به تمامي نخورده باقي آن را، به دور انداختند، ابوالحسن الرضا عليهالسلام به آنان فرمود: سبحان الله، اگر شما از آن بينيازيد، هستند کساني که بدان نيازمندند، به آنان بخورانيد»
در اين بيان امام عليهالسلام اشارهاي است، به عدم توجه به ناسپاسي در زندگي روزانه، چنان که امروز در زندگي ما هم به چشم ميخورد، هر کدام ما، هنگامي که از چيزي بينيازي احساس ميکنيم، خواه خوردني باشد يا غير از آن، بدون اين که درصدد برآييم، به وسيله آن نياز ديگران را برطرف کنيم، به طرق مختلف، آن را از ميان ميبريم، و در اين کار هم احساس گناه نميکنيم.
منبع:کتاب تحلیلی از زندگانی امام رضا
بنال ای دل که دیگر ماتم آمد بگری ای دیده ایام غم آمد
پس هرگاه خواهي بزيارت بروي غسل بکن و بگو در وقتي که غسل ميکني
اللهم طهرني و طهرلي قلبي و اشرح لي صدري و اجر علي لساني مدحتک و محبتک و الثنآء عليک فانه لا قوة الا بک و قد علمت ان قوام ديني التسليم لأمرک و الأتباع لسنة نبيک و الشهادة علي جميع خلقک اللهم اجعله لي شفآء و نورا انک علي کل شيء قدير
صلوات خاصّه ی امام رضا علیه السّلام
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِّ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلَاةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ
بحارالأنوار 99 50 باب 5 .
كيفية زيارته صلوات الله عليه و نیز: مستدرك الوسائل
براي داخل شدن به حرم ائمهي معصومين عليهمالسلام يا مسجد حضرت رسول الله صلي الله عليه و اله اذن دخولي ميباشد، که هنگام داخل شدن به حرم ايشان خوانده ميشود، اذن دخولي که فعلا مرسوم ميباشد از کتاب «جنة الامان الواقية» شيخ کفعمي رحمه الله که از کتب معتبرهي دعا ميباشد، نقل گرديده است که چون خواستي داخل حرم شوي بگو: «اللهم اني وقفت علي باب من ابواب بيوت نبيک صلواتک عليه و آله و قد منعت الناس ان يدخلوا الا باذنه فقلت:: يا ايها الذين آمنوا لا تدخلوا بيوت النبي الا ان يؤذن لکم. اللهم اني اعتقد حرمة صاحب هذا المشهد الشريف في غيبته کما اعتقدها في حضرته و اعلم ان رسولک و خلفائک عليهمالسلام احياء عندک يرزقون، يرون مقامي و يسمعون کلامي و يردون سلامي و انک حجبت عن سمعي کلامهم و فتحت باب فهمي بلذيذ مناجاتهم، و اني استأذنک يا رب اولا و استأذن رسولک صلي الله عليه و آله ثانيا و استأذن خليفتک الامام المفترض علي طاعته علي بن موسي الرضا صلوات الله و عليه و الملائکة الموکلين بهذه البقعة المبارکة ثالثا.
منبع:كتاب مصباح الزائرين
ناقل: آيه اللّه وحيد خراساني
مدّتها بود که اين سؤال، ذهنم را به خود مشغول کرده بود که اين عالِم بزرگ و عارف خود ساخته «حاج شيخ حبيب اللّه گلپايگاني» چگونه به اين مقامات معنوي دست يافته است؟! چطور شده که دست مسيحايي پيدا کرده است؟ در دست راست او چه سرّي نهفته است که هرگاه به هر عضو دردمند وآزرده ي هر بيماري مي کشد، دردش را خاموش مي کند و نقصش را بر طرف؟! حتّي بيماران سرطاني را با يک دست کشيدن، شفا مي دهد، بدون نياز به هيچ دارو و درماني! از اينهاگذشته، چرا دست چپِ او، چنين خاصيّتي ندارد؟! بالاخره آن روز که به خدمتش رسيدم و فرصتي دست داد، همين سئوال را مطرح کردم. پلک هايش را براي لحظاتي با رضايت بر هم نهاد، لبخندي بر لبان ميهمان کرد، آخرين قورت چايي را بالا کشيد و
منبع:كتاب كرامات امام رضا(ع)
زائر کوي رضايم روز و شب
در هواي آشنايم، روز و شب
رهسپار راه سبز راستي
راهي راه ولايم، روز و شب
جز زلال عطر روي يار نيست
در گذار لحظههايم، روز و شب
تا به اوج سبز گردون ميرسد
نغمهام، شورم، نوايم، روز و شب
منبع:كتاب حريم سبز عشق
گلدستهات
کهکشاني است
که سياهي شهر را تکذيب ميکند
پيرامون تو
همه چيز بوي ملکوت ميدهد
کاشيهاي ايوانت
و اين سئوال هميشه
که چگونه ميتوان آسمانها را در مربعي کوچک خلاصه کرد
پنجرهي فولاد
التماسهاي گره خورده
و بغضهايي که پيش پاي تو باز ميشوند
شاعري
حنجرهاش را در باد تکان ميدهد
و کلمات اوج ميگيرند
تا از دست تو دانه برچينند
تازه ميفهمم
کبوتر بودن چه نعمتي است
منبع: کتاب سپيده هشتم
آرش شفاعي
آرامگه سبز رضا، قبلهي جان است
گلزار رضا، رشک گلستان جنان است
گلزار رضا، باغ خدا، کعبهي دلهاست
آرام دلخستهي بيتاب و توان است
اين خانه پناهيست براي دل عاشق
اين در، در اميد همه دلشدگان است
بگذار ز کف جان و دل و راه رضا گير
در کوي رضا هر که درآيد به امان است
هر ذره غباري ز درش، راحت دلهاست
درمان دلسوختهي دلنگران است
منبع: کتاب حريم سبز عشق
تو حرم مثل یه کبوتر یا رضا جان می زنم پر این ور و اون ور یا رضا جان
کفتر صحن و سراتم
خاک پایزائراتم تو اگه قابل بدونی من یکی از نوکراتم
التماس دعا